افسانه های ایرانی - قسمت اول - افسانه های گیلان - عمار پورصادق رادیو فیکشن#افسانه #روایتافسانه ها کاملا رفته است توی ژنهای ما. شاید امروز قصه های جن و پری را قبول نداشته باشیم ولی پدر بزرگها و مادربزرگها خیلی جدی اینها را باور داشتند و بر اساسش زندگی میکردند. قصه هایی مردسالار و گاهی زن ستیز و البته گاهی برعکس. قصه هایی که تمثیلی از خانواده های واقعی ما را تشکیل داده است. خیلی از افسانه ها بین قومیتها و سرزمینهای مختلفی مشترک است. خیلی وقتها قصه ای کامل ترش توی آن سر دنیا وجود دارد. گاهی هم از آن سر دنیا تشریف می آورند و افسانه های ایرانی را می خوانند و برای خودشان سوغات میبرند.در گیلان و تالش به عنصر اسطوره یی دیگری به نام “سیاه گالش” برمی خوریم .سیاه گالش موجودی است.خیالی که در باورهای مردم این مناطق به ویژه در میان دامداران جای خاصی دارد.پاره ای از اعتقادات مربوط به او از این قرار است:برای دیدن سیاگالش باید نیت پاک داشت.سیاگالش ممکن است به شکل حیوانات درآید،ولی معمولا به شکل چوپان جوان بلندبالا و سیه چرده یی ظاهر میشود. او دشمن شکارچی هاست.هروقت حیوانی به ویژه گاو جنگلی (گوزن).در خطر انسان قرار بگیرد،سیاگالش به آن انسان ظاهر میشود.سیاگالش اگر با خوشی به کسی ظاهر شود او را خوشبخت میکند و اگر بر کسی خشم بگیرد او را آزار میدهد.وقتی سیاگالش به کسی ظاهر میشود،اگر آن شخص او را بشناسد،هرچه از خداوند بخواهد برآورده میشود. سیاگالش به هر کس نظر کند زندگی پربرکت پیدا میکند.گاهی سیاگالش به صورت پیرمردی با لباس پشمی گالشی ظاهر میشود.اگر سیاگالش به کسی تخم مرغ بدهد و او آن را در انبار برنج بگذارد،آن برنج هرگز تمام نمیشود.کسی که سیاگالش را ببیند رمه ی گاو و گوسفندانش زیاد میشود.افسانه یی هست که در کوکل مرز( Kowkal Marz ) در دهستان «عمارلو»گاو نری سرگردان است. در اوایل بهار که گاوها را به ییلاق میبرند گالشها اغلب صدای او را میشنوند. معتقدند این گاو نسبت به صاحبش نافرمانی کرده و سیاگالش او را رانده است. در میان شکارچیان مناطق دیلمان و طوالش به گوزن(بعضی مواقع بز) موسوم به سیاگالش که نگهبان و حافظ حیوانات است باور دارند. به همین جهت از شکار این حیوانات خودداری میکنند. سیاگالش احتمالا بازمانده اسطوره های کهن اقوام گیل یا تالش است و به نوبه خود در این فرهنگ ها نماد ذهنی نیازهای مادی مردمی است که معیشت شان مبتنی بر دامداری و شبانی است.سیاه گالش شبیه ایزد گئوش یا درواسپ ایران باستان استهر منطقه ای به تنا سب محیط جغرافیایی و اکولوژی ،زبان و ادبیات ، دست آفریده ها ، باور های دینی و...دارای افسانه ها و داستانها یی است . از افسانه گیلان می توان به سیا گالش اشاره نمود که در هر منطقه ای به روایات مختلفی از آن یاد می شود .او پشتیبان جانوران وحشی و حلال گوشت است (گوزن ، گاو نر ،بز وحشی و...).در مورد پشتیبانی سیا گالش از دام روایت های متنوعی وجود دارد این باورها همچنان در ذهن ریش سفیدان ،خان ها و چوپانهای روستا رسوخ کرده که آن را مقدس می شمارند و هنگام صحبت از او صلوات می فرستند بسیاری از آنها در مورد سیا گالش سخن نمی گویند زیرا می ترسند که نعمت و برکت از زندگی آنها دور شود بنا بر روایات کسی که سیا گالش...